بهتـــریـــن روزهـــای رویایــــــی
بگذارکه درهاهمگی بسته بمانند،وقتیکه نگاهی نگران پشت دری نیست!

اشکــــ ... باران و عشق و بهانه ...

چه حس عجیبی است وقتی شعرهایــم پر میشود از اینهـــــا؛

این شبهــــا ستاره برای شمردن کم آورده ام ...

دلم برای نوشتن تنگـــــ است ...

همه بغضهـــآیم کهنه شده اند

همه تنم خاکـــ آلود است!خاطراتم را همــــین جا دفـــن کرده ام!




نوشته شدهجمعه 7 مهر 1398برچسب:, توسط F@teme

خوشبختی داشتن کسی است… 
که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد 
و 
بیشـــتر از تــــــــو… 
هیـــــــــــچ نخواهد...
و 
تــــــــــو ... برایش تـــــــمام زندگی باشی


(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_

 


 

رفتــآر ِ عــآشقـآنه ى ِ زَن رآ بــآیـ د اَز دلتنگـــیش فهـــمیـد !

از شـــوق ِ بــى تــآبـیش بــرآى ِ دیــدآر !

اَز حــس ِ كــودكــآنه اَش بــرآى ِ آغـــوش !

 

دلتنگـــــــــــــــــ تــــــــ♥ــــــو هستمـــــــــــــ عشقم




نوشته شدهجمعه 18 بهمن 1392برچسب:, توسط F@teme

 

از  جایم بلند شدم

                                                          و دیدم زندگی هم هر از گاهی زیباست!

                             شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاط

چه صدای قشنگی دارد!

                  فهمیدم که بیهوده به جنون مجنون می خندیدم!

فهمیدم  که عشق

             آسمان روشـنی دارد!

««««دوســــــــــــــــــت دارمــــ »»»»

 




نوشته شدهشنبه 12 بهمن 1392برچسب:, توسط F@teme

نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!
نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند!
آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی!
از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم!
باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده !
قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ، ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند!
و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم ، و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام است
پایانی ندارد زندگی ام با تو ، آغاز دوباره ایست فردا در کنار تو ، فردایی که در آن دیروز را فراموش نمیکنم ، آنگاه که با توام هیچ روزی را فراموش نمیکنم ، که همه آنها یکی از زیباترین روزهاست و شیرین ترین خاطره ها ، و گرم ترین لحظه ها !
سر میگذارم بر روی شانه های تو ، آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو ، دلم پرواز میکند در آسمان قلبت ، میشنوم صدای تپشهای قلبت ، اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت !
تا خودم را از خودت بدانم ، تا همیشه برایت بمانم ،چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم!
تا ببینم زیباترین رویاها ، فردا که بیدار میشوم حقیقت میشود همه ی رویاها !
و اینجاست که عاشق خیالات با تو بودن میشوم ، و به عشق این خیالات دیوانه میشوم !
حالا مایمن لیل و تو مجنون من ، همیشه میمانیم برای هم ، و میسازیم یک قصه ی عاشقانه دیگر با هم !
بر میگردیم به دیروزی که گذشت ، خاطره ی شیرین فردا بدجور به دل نشست !

تقدیم به عشقم




نوشته شدهسه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, توسط F@teme

ﺩﯾـﺪﻩ ﺍﯼ ﺷــﯿﺸــﻪ ﻫـﺎﯼ ﺍﺗـﻮﻣﺒــﯿﻞ ﺭﺍ ﻭﻗـﺘـﯽ ﺿﺮﺑــﻪ ﺍﯼ ﻣــﯽ ﺧـﻮﺭﻧـﺪ ﻭ ﻣـﯽ ﺷـﮑﻨـﻨـﺪ !؟

ﺩﯾــﺪﻩ ﺍﯼ ﺷـﯿﺸــﻪ ﺧــﺮﺩ ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ ﻭﻟــﯽ ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧﻤــﯽ ﭘﺎﺷــﺪ

ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﻫﻤـــﺎﻥ ﺷــﯿﺸــﻪ ﺍﻡ؛ ﺧــﺮﺩ ﻭ ﺗــﮑـﻪ ﺗــﮑــﻪ، ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧـﻤـــﯽ ﭘــﺎﺷـﻢ ﻭﻟـــﯽ ﺷــﮑـﺴﺘـــﻪ ﺍﻡ ...


دردنـــــآک اســـــت
دوســـــتـَش بـدآری
و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد
حــــآل آن کـِه
او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد
و تـــــو
یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او ... 

 

کــــآش .....




نوشته شدهشنبه 5 بهمن 1392برچسب:, توسط F@teme

گاه می اندیشم...

چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم

همین مرا بس که کوچه ای باشد و باران

و
خدایی که زلال تر از باران است ...

 

 


وقتی سکوت خدا را در برابر عبادتت دیدی،

نگو خدا با من قهر است.

او به تمام کائنات فرمان سکوت داده،

تا حرف دل تو را بشنود.

پس حرف دلت را بگــــــــــو....

=============================




نوشته شدهسه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, توسط F@teme


 

نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!
نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند!
آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی!
از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم!
باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده !
قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ، ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند!
و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام است
پایانی ندارد زندگی ام با تو ، آغاز دوباره ایست فردا در کنار تو ، فردایی که در آن دیروز را فراموش نمیکنم ، آنگاه که با توام هیچ روزی را فراموش نمیکنم ، که همه آنها یکی از زیباترین روزهاست و شیرین ترین خاطره ها ، و گرم ترین لحظه ها !
سر میگذارم بر روی شانه های تو ، آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو ، دلم پرواز میکند در آسمان قلبت ، میشنوم صدای تپشهای قلبت ، اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت !
تا خودم را از خودت بدانم ، تا همیشه برایت بمانم ،چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم!
تا ببینم زیباترین رویاها ، فردا که بیدار میشوم حقیقت میشود همه ی رویاها !
و اینجاست که عاشق خیالات با تو بودن میشوم ، و به عشق این خیالات دیوانه میشوم !
حالا من مجنونم و تو لیلای من ، همیشه میمانیم برای هم ، و میسازیم یک قصه ی عاشقانه دیگر با هم !
بر میگردیم به دیروزی که گذشت ، خاطره ی شیرین فردا بدجور به دل نشست !
و میدانیم زندگی مان عاشقانه خواهد گذشت ، هم دیروز و امروز و هم فرداهایی که خواهد رسید!




نوشته شدهسه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, توسط F@teme
  


ســــکوتـــــــــــــــ

سکوت
و دیگر هیچ نمی گویم …!
که این بزرگترین اعتراض دل من است
به تو
سکوت را دوست دارم
به خاطر ابهت بی پایانش …..




نوشته شدهیک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, توسط F@teme

روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس به یاد موندی بده . راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره  ، اونم بزحمت .
استادپرسید : ” مزه اش چطور بود ؟ ”
شاگردپاسخ داد : ” بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش ”
پیر هندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه  .
رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا  نمکها  رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه .  شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
استاد اینبارهم از او مزه  آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : ” کاملا معمولی بود . ”
پیرهندو گفت :  رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه  و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ،  میتونه بار اون همه رنج و اندوه  رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب . . .




نوشته شدهچهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, توسط F@teme

گاهـــﮯ...
 
حجم ِ בلتنگـﮯ ـهايَـ م
 
آنقدر زيــآد مـﮯ شـوב

ڪــﮧ دنيــا با تمامـ ِ وسعتش برايَــ م تنگ مـﮯشوב

בلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش

بـﮧ مَــ טּ ڪـ
ﮧ رسيـב از حرڪـت ايستاב

دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ בلتنگـﮯـهايَـ م رـآ نديـב


دلتنگ ِ خوבمـ
 

 
خوבے ڪـﮧ مدتهاست گم ڪـرבه امـ ... 



نوشته شدهیک شنبه 24 دی 1391برچسب:, توسط F@teme

 



                         اربعین آمد و اشکم  زبصر میاید

                         گوئیا زینب محزون زسفر میاید

 

                          بازدرکرب وبلا شیون وشینی برپاست      

                          کز اسیران  ره  شام خبر میاید

 


شعر مناجات با امام حسین علیه السلام

 

***

او که مثل من هزاران دربه در دارد، رفیق!

این محال است از یکی مان چشم بر دارد،رفیق!

آن زمانی که درون روضه می آئیم ما

شخص او بر تک تک ماها نظر دارد رفیق

این مرام اوست از ما چشم پوشی میکند

ورنه خوب از حال و روز ما خبر دارد رفیق

این نشستن را میان روضه دست کم نگیر

یک نفس در روضه ها خیلی اثر دارد رفیق

هر چه شد خرج عزایش آسمانی میشود

چای بعد از روضه هم طعمی دگر دارد رفیق

بسکه با ما مهربانی کرد ، انگاری حسین،

بر گنهکاران نگاهی ویژه تر دارد رفیق!

شاهراه بندگی تنها حسین فاطمه ست

بی حسین راه سعادت هم خطر دارد رفیق!

مرهمی بر زخم های قلب مولا میشود

هر که بین روضه هایش چشم تر دارد رفیق

مادرش زهرا برای ما دعا ها میکند

با همان دستی که بر روی کمر دارد...رفیق




نوشته شدهچهار شنبه 13 دی 1391برچسب:, توسط F@teme

گاهی وقتها چقدر ساده عروسک می شویم !
نه لبخندمی زنیم !
نه شکایت می کنیم !
فقط احمقانه سکوت می کنیم . . . !

**********************

**********************

دلم یک غریبه می خواهد بیاید بنشیند فقط سکوت کند و من هـی حرف بزنم و بزنم و بزنم
تا کمی کم شود این همه بار . . .
بعد بلند شود و برود نه نصیحتی نه . . .
انگار نه انگار
. . . !


.




نوشته شدهشنبه 9 دی 1391برچسب:, توسط F@teme

خــــــداي من خداييست كه اگــــر سرش فريـــــاد كشيدم به جاي اينكه با مشت به دهانــــم بزند با انگشتـــــان مهربانش نوازشم مي كند و مي گويـــــد ميدانم جز من كسي نــــداري ؛




نوشته شدهیک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, توسط F@teme

متولدین فروردین ماه :

به سوی من بیا
تاتو را حس كنم
و دنیا خواهد دید
داستان عشقی سوزان را
كه شعله اش در قلب من خواهى بود
به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه ها و پرنسس ها سر میكند.
قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست.


متولدین اردیبهشت ماه :

عشق را در چشمان منبنگر
چهره ی بر افروخته ام را ببین و عشق را حس كن
به صدای نفس های من گوش كن
و بشنو ترانه ی عشق را
عاشقی بی قرار است و كمرو ولی پرشهامت.
موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.

متولدین خرداد ماه :


با من به رویا بیا به رویای عشق
بیا تا بر فراز بلندترین كوه گام نهیم
بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا كنیم
بیا تا به دورترین ستاره ها پر كشیم
بر عشق ما هیچ چیز ناممكن نیست
بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر ز رویاهای
عاشقانهاست.


متولدین تیر ماه :

بهشت هیچ است
دربرابر گام برداشتن در كنار تو
در شبی زیبا
زیر نور ماه
دلی نازك و پرز محبت دارد و از دل سوختن می هراسد.


متولدین مرداد ماه :

گویی خورشید گرمای خود را از دست داده است
و گل های سرخ عطری ندارند
و ستارگان دیگر نمیخوانند
آن گاه كه چشم می گشایم و می بینم
با تو نیستم
عاشق پیشه است وبی عشق زندگی نمی كند.


متولدین شهریور ماه :

شاید به نظر برسد كه عاشق نیستم
شاید به نظر برسد كه نمی توانم عاشق باشم
شاید به نظر برسى كه حتی نمی خواهم عاشق باشم
ولی نه در برابر عشقی مانند عشق من به تو
كه تا آخرین لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خواهم داشت
عشق او شعله ای كوچك ولی جاودان است و در پی عشقی حقیقی است.


متولدین مهر ماه :

با پر شورترین گفتارهای عاشقانه
با ماجراهای عاشقانه ای كه خواهیم داشت
با فداكاری هایم درراه عشق به تو
خواهی دید كه چگونه دوستت دارم
در امور عشقی ورزیده است وزندگی اش پر ز ماجراهای عاشقانه است .. . .
زن متولد مهر عشق خود را در عمل نیزبه اثبات می رساند.


متولدین آبان ماه :

در التهاب شنیدن ترانه ی گام های تو هستم
كه به سوی من می آیی
و عاشقم بر انتظار آن لحظه كه تو رادر كنار خود حس كنم
دوستت دارم
هیجان عشق برای او زیبا و پر جاذبه است ودر عشق صادق است.


متولدین آذر ماه :

نجوایی از سوی تو
نگاهی كوتاه از تو
لبخندی شیرین بر لبان زیبایت
و من خود را غرق در عشق می یافتم
خوش بین است و راستگو. شاید نگاهی شاعرانه به عشق داشته باشد.


متولدین دی ماه :

روزها ماه ها و سال هامی گذرند
و شاید هیچ چیز عوض نشود
جز من
كه بیش از پیش عاشق گشته ام
شاید در ظاهر بی احساس باشد ولی قلبی گرم و پر ز عشق دارد.


متولدین بهمن ماه :

می خواهم آزاد زندگی كنم
بسان پرندگان مهاجر
ولی قفسی ساخته از عشق تو
جایی است كه همواره روبه آن خواهم داشت
عشق خود را دیر ابراز می كنى و عاشق آزادی است. اولین عشق او قلبش را به تپش در می آورد و هرگز فراموش نخواهد شد.


متولدین اسفند ماه :

من آنی نیستم
كه بی عشق زندگی را سر كنم
آن گاه كه در رویایی عاشقانه هستم
و چشمانم را میگشایم
و عشق رویایی ام را در تو می بینم

در عشق بی نظیر است.جذاب و پرنشاط است.احساساتی و رویایی است.




نوشته شدهچهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, توسط F@teme
  


بازم جمعه و بازم دل تنگ …
خدایا کاش جمعه رو از زندگی من برداری …
این صبح های خالی و این ظهر های ساکت و غروبهای دلتنگش رو …
چه فرقی داره واسه من اگه یه روز از روزای بی حاصلم کم بشه …
زمزمه های امروزم رو اینجا به یادگار می ذارم شاید هفته بعد من شش روز باشه . . .




نوشته شدهجمعه 10 آذر 1391برچسب:, توسط F@teme

آقا این‌روزها بیشتر از اینکه دلمون با تو باشه ظاهرمون با توست

آقا ! پشت شیشه ماشین‌هایمان با رنگ قرمز نوشته‌ایم "یا حسین قربون لب تشنه‌ات برم!" دورو برش هم رنگ قرمز پاشیدیم که دل بیشتر کباب بشه که یعنی آره … این‌ها خونه !

زنگ موبایل‌مون از ابوالفضل و چشمای قشنگش میگه !

لباس سیاه پوشیدیم … محاسن رو بلند کردیم … یه عده چفیه انداختن دور گردنشون ؛ یه عده شال سبز انداختن ! بدن ها بوی گلاب میده ! تسبیح به دست گرفتیم !

آقا کیف میکنی از این ظاهر قشنگ و بچه مسلمونیمون ؟ …. صبح تا شب رادیو تلویزیون و پخش ماشین‌هامون همه هی میگن مظلوم حسین … حسین جان!

میدونی آقا … این کارا شده کار هر ساله‌ی ما ! هر سال سینه میزنیم … اشک میریزیم … نوحه میخونیم … داد می‌زنیم ! هی قربون صدقه‌ات می‌ریم … هی زار می‌زنیم …هی غش و ضعف می‌کنیم! هی تو سرمون می‌زنیم … هی دیوونه می‌شیم ! هی از علی اکبر، علی اصغر، از لب تشنه، از تیر حرمله، از قنداق خونی،ا ز سر بریده می‌گیم! از خیمه های سوخته ! از شام غریبان ! از آه یتیمان ! … بازم بگم آقا ؟

آقا معذرت می‌خوام! اما راستش دل خیلی از ماها با تو نیست ! خیلی از ماها حسینی نیستیم الکی هی می‌گیم حسین …حسین !

این حسین حسین گفتنمون، این تو سرو سینه زدنمون دوزار نمی‌ارزه ! آقا جون اگه آدم حسینی باشه مگه ریا می‌کنه؟ مگه گرونفروشی می‌کنه ؟ مگه حق بچه یتیم رو می‌خوره ؟ مگه وعده سر خرمن میده ؟ مگه دروغ میگه ؟ مگه دنبال ناموس مردم راه می‌افته؟ مگه مردم آزاری می‌کنه ؟ مگه مال بیت المال رو چپو می‌کنه؟ مگه حق رو ناحق می‌کنه ؟ مگه دین رو به دنیا می‌فروشه ؟ مگه ربا خواری می‌کنه ؟ دِ نمیکنه دیگه اقا !

آقا شرمنده خیلی از ماها دلمون رو نتونستیم راست و حسینی کنیم افتادیم به جون ظاهرمون؛آقا خیلی از ما نتونستیم مسلمون باشیم، شدیم مسلمون نما، فقط ظاهرمون قشنگه !

کارمون خرابه آقا ! خودمون میدونیمُ بس!
آقا خودت شفامون بده....




نوشته شدهجمعه 3 آذر 1391برچسب:, توسط F@teme

هــر چــ قدر هـمــ کـــxــه دور بآشـــی ...   شـــبـ کهـ مــآـهـ مــیـ تآبــد ... ،   بــ کنــآرِ پنــجرـهـ  بــیآ و نــگآـهـ کنــ ...    دلـــمـ خوشــ استــ جآیــی رآ میِــ بـینــمـــ ،   کــهـ تو همــ نگـآـهـ مــی کنــی ...




نوشته شدهدو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme

يك بار خواب ديدن تو... به تمام عمر مي‌ارزد پس نگو... نگو که روياي دور از دسترس، خوش نيست... قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولي دل دريايست... تاب و توانش بيش از اينهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد




نوشته شدهدو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme

می گویند : شاد بنویس … نوشته هایت درد دارند! و من یاد ِ مردی می افتم ، که با کمانچه اش ، گوشه ی خیابان شاد میزد… اما با چشمهای ِ خیس




نوشته شدهیک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme

وقتی تو نیستی

سرگردان سرگشته این سوال مداومم

که باز خواهی گشت آیا؟




نوشته شدهشنبه 13 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme

هرگز نگو که دوست داری ، اگر حقیقتاً بدان اهمیت نمی دهی
درباره احساست سخن نگو ، اگر واقعا وجود ندارد
هرگز دستی را نگیر وقتی قصد شکستن قلبش را داری
هرگز نگو برای همیشه وقتی می دانی که جدا می شوی
هرگز به چشمانی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری
هرگز سلامی نده وقتی می دانی که خداحافظی در پیش است
قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری
به کسی نگو که تنها اوست وقتی در فکرت به او خیانت میکنی

 تو این دو روز زندگی ، شبیه من فراوونه
یه لحظه چشماتو ببند ، گذشتن از من آسوونه

 

در آغوش خودم هستم
من خودم را در آغوش گرفته ام ! نه چندان با لطافت و نه چندان با محبت
اما وفادارِ وفادار 




نوشته شدهسه شنبه 9 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme

مرداب براي بدست آوردن نيلوفر سالها مي خوابه تا آرامش نيلوفر به هم نخوره...پس اگه کسي رو دوست داري براي داشتنش سالها صبر کن...!

نیلوفر گل مرداب است...من مردابِ تو...تو نیلوفرِ من باش




نوشته شدهدو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme

پنجره ی باران خورده ات را باز کن

چند سطر پس از باران

چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده

دلم برایت تنگ است




نوشته شدهشنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme
  


 

وقتي‌ کسي‌ رو پيدا کردي ؛
که کنارش بدون هيچ دليلي ،
فقط به خاطر اينکه کنارشي ! خوشحالي‌ ....
ديگه به درک که بقيه چي‌ ميگن !
کنارش باش و از کنار هم بودن لذت ببر




نوشته شدهجمعه 5 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme

همه مي پرسند « چرا شكسته دلت ؟ مثل آنكه تنهايي ؟ ...
چقدر هم تنها !
پاسخ يك دريا را در قطره نمي توان پيدا كرد ...
و سخن هزاران سال را در لحظه نمي شود جستجو كرد ....
حرفهاي ساده من چقدر در هزارتوي ذهن پيچيده مي شود ؟
مگر ساده تر از اين هم مي توان صحبت كرد ؟‌!
من از قله نمي آيم ...
دره هم جاي من نيست ...
من شهسوار عشقم و عشق همراه باد هميشه فرار مي كند...
جاده ترك برداشته است از استواري من ...
من كوله بار خويش را بسته ام .




نوشته شدهجمعه 5 آبان 1391برچسب:, توسط F@teme
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.